پس از آنکه محمود احمدي نژاد رئيس دولت نهم در قسمت نخست مستند تلويزيوني که شب جمعه در ساعت 21/45 پخش شد به ذکر آمار و ارقامي در مورد پالايشگاه پارسيان، فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي و پتروشيمي ها پرداخت بيژن نامدارزنگنه وزير نفت دولت خاتمي به اين آمارهاي غلط واکنش نشان داد.
اگرچه تاکيد کرد؛ «براي اينجانب فرقي ندارد که يک طرح را چه کسي شروع کرده و چه کسي به پايان رسانده است آنچه مهم است منافع ملي ايران و ايرانيان است و وظيفه يک رئيس جمهور و مسوولان نظام امانتداري آنان است.»
او واکنش خود را در قالب يک نامه به رئيس جمهوري اين گونه نوشت؛ با سلام و احترام، به استحضار مي رساند که جنابعالي در برنامه مستند جمعه مورخ 08/03/1388 در سيماي جمهوري اسلامي درخصوص بعض طرح هاي نفت اظهار داشتيد (پياده شده از نوار)؛ «پالايشگاه گاز پارسيان که بزرگ ترين پالايشگاه گازي کشور است در همين دولت کليد خورد، در همين دولت هم تمام شد. اصلاً ما نرسيديم برويم افتتاح کنيم. بسياري از پتروشيمي ها، اينهاست، بعضي از فازهاي پارس جنوبي، فازهاي 9 و 10 در اين دولت شروع شد، در اين دولت هم تمام شد.»
درخصوص بيانات جنابعالي، اگر از منظر منافع ملي به موضوع نگاه کنيم، به نظر اينجانب چندان فرقي ندارد که يک طرح را چه کسي شروع کرده و چه کسي به پايان رسانده و آنچه مهم است منافع ملي ايران و ايرانيان و اين است که به هر حال منفعتي به مردم برسد و خدمتي براي آنان انجام شود، ليکن با توجه به اهميتي که گزارش هاي رياست جمهوري و مقامات عالي رتبه نظام براي مردم دارد، بر خود لازم ديدم مطالب زير را عنوان کنم.
1- درخصوص آنچه درباره طرح پارسيان اعلام کرده ايد که اين طرح در دولت نهم آغاز شده و به اتمام رسيده است، به استحضار مي رساند طرح جامع پارسيان، شامل توسعه ميدان هاي گازي تابناک، شانول، وراوي و هما و ايجاد پالايشگاه پارسيان در منطقه عمومي لامرد و مïهر در دو فاز طراحي شده و به اجرا درآمده است. فاز اول اين طرح شامل احداث و تکميل 12 حلقه چاه در ميدان تابناک و نيز احداث پالايشگاه مرحله اول پارسيان با ظرفيت نم زدايي20 ميليون متر مکعب گاز طبيعي در روز در تاريخ 25 شهريور 1382 تکميل و در حضور جمع کثيري از مسوولان استان هاي فارس و بوشهر توسط جناب آقاي خاتمي رئيس جمهور وقت افتتاح شد و اخبار آن در همان زمان از شبکه سراسري پخش شد و مستندات آن نيز در آرشيو سيماي جمهوري اسلامي موجود است. با افتتاح اين طرح در سال هاي 1382 و 1383 جمعاً بالغ بر 2هزار ميليون متر مکعب گاز طبيعي از طريق خط IGAT4 به شبکه سراسري گاز تزريق شد. قرارداد مربوط به فاز 2 پالايشگاه پارسيان پس از برگزاري مناقصه و تعيين برنده آن در تاريخ 11 مهرماه 1382 بين شرکت ملي گاز ايران و شرکت هاي پايندان و مديريت طرح هاي صنعتي ايران به امضا رسيد.
همچنين اجراي بخش ديگر از تاسيسات پالايشگاه به شرکت نفت مناطق مرکزي ابلاغ شد که در مجموع پيشرفت فيزيکي کلي پالايشگاه تا پايان دولت جناب آقاي خاتمي در مرداد 1384 به ميزان 36 درصد بوده است. ميزان پيشرفت طرح هاي توسعه ميدان هاي تابناک، شانول، وراوي و هما نيز تا پايان دولت آقاي خاتمي به ترتيب 90 درصد، 60 درصد، 9/65 درصد و 49 درصد و پيشرفت فيزيکي کلي پالايشگاه 36 درصد بوده است.
جالب آن است که مجري توسعه اين ميدان ها در دولت جناب آقاي خاتمي شرکت نفت مناطق مرکزي به مديريت جناب آقاي نوذري وزير فعلي نفت بود و تقريباً مي توان گفت همه دست اندرکاران اين طرح اکنون نيز در عالي ترين سمت هاي شرکت ملي نفت ايران مشغول به کارند.
احداث خط لوله انتقال ميعانات گازي اين پالايشگاه به عسلويه نيز از جمله طرح هايي بود که در دولت جناب آقاي خاتمي آغاز شد و به پايان رسيد.
من نمي دانم چه کسي به شما گزارش داده است که طرح پارسيان در دولت شما آغاز شده و به اتمام رسيده است.
اينجانب در طول مدت تصدي وزارت نفت، با توجه به اهميت طرح پارسيان، هر ماهه و به دفعات از پيشرفت اين طرح از نزديک و در کارگاه هاي مربوطه بازديد مي کردم و هر دو هفته يک بار نيز پيشرفت فيزيکي آن را در جلساتي که برگزار مي شد پيگيري مي کردم.
2- درخصوص طرح فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي نيز در صحبت خود اشاره فرموديد که «فازهاي 9 و 10 در اين دولت شروع شد، در اين دولت هم تمام شد.»
به استحضار مي رساند قرارداد اجراي فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي پس از اعلام مناقصه بين المللي، پس از طي مراحل طولاني در شهريورماه سال 1381بين شرکت ملي ايران با برنده مناقصه يعني مجموعه مشارکتي متشکل از شرکت مهندسي و ساختمان صنايع نفت (اويک) با نمايندگي آقاي دکتر ناصر توفيقي و شرکت تاسيسات دريايي ايران با نمايندگي آقاي مسعود سلطانپور و شرکت LG کره (که بعداً به GS يا GOLDSTAR تغيير نام يافت) به امضا رسيد. پيش پرداخت به اين مشارکت در اسفندماه 1381 انجام شد. همچنين قرارداد فاينانس طرح به مبلغ 1700 ميليون دلار نيز با کنسرسيومي از بانک هاي اروپايي به رهبري دويچه بانک آلمان در آذرماه 1382 بين شرکت ملي نفت ايران و اين بانک ها به امضا رسيد. در زمان انتقال دولت در مرداد 1384 پيشرفت فيزيکي پالايشگاه فازهاي 9 و 10(بخش خشکي) معادل 28 درصد و پيشرفت ساخت و نصب سکوهاي دريايي 45 درصد و پيشرفت فيزيکي خط لوله دريايي معادل 46درصد و پيشرفت کل پروژه معادل 31 درصد بوده است و مستحضريد که هنوز نيز اين طرح به پايان نرسيده است و بخش دريايي آن تکميل نشده و به همين دليل نيز اين پالايشگاه با گاز فازهاي 6 ، 7 و 8 تغذيه و راه اندازي شده است.
عکس ها، فيلم ها، مصاحبه ها و مستندات در اين خصوص به قدري روشن است که کوچک ترين شکي در رد ادعاي حضرتعالي درخصوص شروع اين کار در دولت نهم برجاي نمي گذارد. 3- درخصوص اين مطلب نيز که بيان فرموده ايد بسياري از پتروشيمي ها در دولت نهم شروع شده و به پايان رسيده است، اگر تاکنون به جنابعالي گزارش نکرده اند، مستحضر باشيد که عموم پتروشيمي هايي که جنابعالي تاکنون افتتاح کرده ايد در زمان دولت آقاي خاتمي آغاز شده و پيشرفت فيزيکي بعضي از آنها در زمان تحويل دولت به جنابعالي در مرداد 1384به ترتيب زير بوده است.
واحد دوم پتروشيمي شهيد تندگويان 91 درصد
پتروشيمي فن آوران (اسيد استيک) 92 درصد
پتروشيمي مارون (الفين هفتم) 97درصد
پتروشيمي لاله (پلي اتيلن سبک) 91درصد
پتروشيمي پارس (واحد استحصال اتان و گاز مايع) 98درصد
پتروشيمي غدير (آمونياک و اوره چهارم) 97درصد
پتروشيمي زاگرس (متانول چهارم) 96درصد
پليمر آرياساسول (الفين نهم) 81درصد
پتروشيمي جم (الفين دهم) 91درصد
پتروشيمي نوري (برزويه سابق - آروماتيک چهارم) 94 درصد. تمامي اين پتروشيمي ها حداکثر بايد در سال 1385 به بهره برداري مي رسيدند که به دليل مشکلات مديريتي در صنعت پتروشيمي با تاخير زياد به بهره برداري رسيدند.
در دولت جنابعالي جز پتروشيمي کاويان که در دست ساخت است، هنوز هيچ قراردادي براي احداث واحدهاي پتروشيمي جديد منعقد و عملياتي نشده است که به بهره برداري برسد.
با توجه به مطالبي که بيان شد مشخص مي شود آنچه درخصوص طرح هاي پارسيان، فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي و طرح هاي پتروشيمي بيان شد کاملاً خلاف واقع بوده است. گرچه همان طور که در صدر اين نامه آوردم براي اينجانب مهم نيست که اين طرح ها به نام چه کسي تمام شود چون هر افتخاري که در اين کشور حاصل مي شود متعلق به ملت بزرگ و سرافراز ايران است ولي مهم اين است که يک مسوول عالي رتبه نبايد به مردم حرف خلاف بزند و ثانياً اگر گزارش خلاف به او مي دهند به دفعات نبايد بر پايه اين گزارش هاي خلاف اين مطالب را به عنوان امين مردم به ايشان منتقل کند. بزرگ ترين وظيفه رئيس جمهور و مسوولان نظام امانتداري آنان است و شرط اول امانتداري، صداقت است. جنابعالي احتمالاً بر اين نکته واقفيد که به دنبال رسوايي اخلاقي آقاي بيل کلينتون آنچه در نهايت از جانب مردم امريکا مورد اشکال و غيرقابل گذشت تلقي شد نه رابطه غيراخلاقي رئيس جمهور، بلکه دروغگويي او بود.
